میوه ممنوعه
سروده ها و نوشته های عبدالله قرونه ای
جنگل ابر سه شنبه 3 شهریور 94 با رسیدن به شاهرود، (حدود ساعت یک و نیم) راهمان را به سمت شمال کج کردیم. مقصدمان جنگل ابر بود! حدود 40 کیلومتر در مسیر آزادشهر پیش رفتیم و به روستای ابر رسیدیم. سپس با عبور از روستا وارد محدوده ی جنگل شدیم. نگهبان در ورودی نکاتی را در مورد این که کجا می توانیم برویم و کجا نباید برویم تذکر داد. مسیر خاکی و پر پیچ و خم با شیبی تند! تجربه ی جنگل ابر برای دخترم که تصورش از ابرها چیز دیگری بود، خیلی ارزش داشت. ما حالا در میان ابرها بودیم و او چگونگی ابر را به خوبی حس و لمس کرد و فهمید! بهتر از هر کلاس درسی!! با انتخاب جای مناسبی بالای کوه (که مسیر سیلاب نباشد) چادر زدیم و یک چایی داغ حسابی چسبید! جایتان خالی و بعد از ناهار کمی بین ابرها قدم زدیم. سپس مسیر را به سمت عمق جنگل ادامه دادیم تا جایی که مجاز بودیم برویم! نظرات شما عزیزان:
سلام عبدالله جان
واقعا که جنگل ابر بسیار زیبا و هیجان انگیزه و بچه ها حسابی لذت میبرن و ابر رو به تمام معنا حس میکنن. اتفاقا منم شهریور ماه ساعت 2 بعد از ظهر رسیدم جنگل ابر و هیجان زده شدم و گشتی زدم. برای بچه ها هم فوق العاده بود. موفق و سربلند باشید
خوب..پس شما به ابرها رسیدید.
جمعه 20 شهريور 1394برچسب:, :: 11:4 :: نويسنده : عبدالله قرونه ای
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||
|